loading...
اسپاگتی

ک

محمد کرمی بازدید : 90 پنجشنبه 26 بهمن 1391 نظرات (1)
مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
بزن رمزووووووو هرلیییییییییی

محمد کرمی بازدید : 47 دوشنبه 23 بهمن 1391 نظرات (0)
مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
محمد کرمی بازدید : 50 جمعه 10 آذر 1391 نظرات (0)
مُراد امیدیار صاحب و مدیرعامل کمپانی عظیم e-Bay (خرید و فروش جهانی کالا). هجدهمین میلیاردر جوان دنیا یک ایرانی ۴۵ ساله است که سرمایه خالصی برابر ۲/۸ میلیارد دلار دارد. او زمانی که بزرگترین حراجی آنلاین جهان یعنی eBay را تاسیس کرد، تنها سی و یک سال سن داشت. اما در سال ۱۹۹۸ و زمانی که شرکت او وارد بازار سهام و بورس شد، ناگهان ثروتمند شد. از آن زمان فعالیت‌های انسان‌دوستانه او در آفریقا هم شروع شده است. او حتی مراکز آموزشی مختلفی در کشورهای آفریقایی تاسیس و راه‌اندازی کرده است. 

 
محمد کرمی بازدید : 51 دوشنبه 29 آبان 1391 نظرات (1)

یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود و حسابی با موجودی ۱ میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده گذاری کرده بود ، تقاضی او مورد پذیرش قرار گرفت … 

قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای آن خانم ترتیب داده شد . پیرزن در روز تعیین شده به ساختمان مرکزی بانک رفت و به دفتر مدیر عامل راهنمائی شد . مدیر عامل به گرمی به او خوشامد گفت و دیری نگذشت که آن دو سرگرم گپ زدن پیرامون موضوعات متنوعی شدند . تا آنکه صحبت به حساب بانکی پیرزن رسید و مدیر عامل با کنجکاوی پرسید راستی این پول زیاد داستانش چیست یا به تازگی به شما ارث رسیده است . زن در پاسخ گفت خیر ، این پول را با پرداختن به سرگرمی مورد علاقه ام که همانا شرط بندی است ، پس انداز کرده ام . پیرزن ادامه داد و از آنجائی که این کار برای من به عادت بدل شده است ، مایلم از این فرصت استفاده کنم و شرط ببندم که شما شکم دارید ! 

مرد مدیر عامل که اندامی لاغر و نحیف داشت با 
شن 
یدن آن پیشنهاد بی اختیار به خنده افتاد و مشتاقانه پرسید مثلاً سر چه مقدار پول . زن پاسخ داد ۲۰ هزار دلار و اگر موافق هستید ، من فردا ساعت ۱۰ صبح با وکیلم در دفتر شما حاضر خواهم شد تا در حضور او شرط بندی مان را رسمی کنیم و سپس ببینیم چه کسی برنده است . مرد مدیر عامل پذیرفت و از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت ۱۰ صبح برنامه ای برایش نگذارد . 

روز بعد درست سر ساعت ۱۰ صبح آن خانم به همراه مردی که ظاهراً وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت . پیرزن بسیار محترمانه از مرد مدیر عامل خواست کرد که در صورت امکان پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن به درآورد . مرد مدیر عامل که مشتاق بود ببیند سرانجام آن جریان به کجا ختم می شود ، با لبخندی که بر لب داشت به درخواست پیرزن عمل کرد . 

وکیل پیرزن با دیدن آن صحنه عصبانی و آشفته حال شد . مرد مدیر عامل که پریشانی او را دید ، با تعجب از پیر زن علت را جویا شد . پیرزن پاسخ داد من با این مرد سر ۱۰۰ هزار دلار شرط بسته بودم که کاری خواهم کرد تا مدیر عامل بزرگترین بانک کانادا در پیش چشمان ما پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن بیرون کند !

 

ادامه را در ادامه مطلب بخوانید.....

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا نیکبخت واحدی بازگشت موفقی در پرسپولیس خواهد داشت؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 21
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 54
  • بازدید کلی : 3,843